نیکبخت: ۳ سال پیش رفتم مهمانی، الان دو سال محروم شدم/ هرقدر زشتتر و شلختهتر باشی، بیشتر موفق میشوی | |||||
www.khabaronline.ir
لیگ برتر - علیرضا نیکبخت واحدی میگوید فوتبالیستهای دیگری هم در آن مهمانی معروف بودند؛ همان مهمانی که باعث محرومیت او شده است. ناصر قراگزلو-سعید اکبری/ 40 دقیقه مهمان بود. ساعت 16:20 دقیقه آمد و 17 رفت. اما این مدت کوتاه نیز برای گفتن حرفهایش، کم نبود. این گفتوگو با تمام گفتوگویهای دیگر تفاوت داشت. برخلاف کلنجارهایی که با او میرفتیم، اینبار علیرضا نیکبخت، خودش بود که حرف میزد. او حرفهای زیادی برای گفتن داشت و برای اولینبار، فاش کرد که چرا دو سال از فوتبال محروم شده است. نیکبخت که متفاوتتر از همیشه در جمعمان نشست، دوباره از مسئولان خواست که او را ببخشند و کاری نکنند که در 30 سالگی از فوتبال خداحافظی کند. 3 سال است تاوان پس میدهم اتفاقی چند سال پیش افتاد، خارج از دنیای فوتبال. نمیتوانم تکذیبش کنم. آن ماجرا تمام شد و رفت. مربوط به سه سال پیش بود. جریمهاش را هم دادهام. از نظر خودم جریمهاش را دادم. به خاطر این اتفاق نتوانستم در صبا بازی کنم و من را کنار گذاشتند. سال بعد از آن به لیگ یک رفتم و در پیکان بازی کردم. ولی آن حادثه مثل بختک افتاده روی من و زندگیام. الان سه سال است که دارم تاوان پس میدهم. سه سال است نمیتوانم درست و حسابی فوتبال بازی کنم. دوباره امسال نمیدانم چه اتفاقی افتاده که یهو دوباره این پروند باز شد و از هفته سوم، گفتند دیگر نمیتوانی فوتبال بازی کنی و باید دو سال محروم باشی. مدیون کاظمی هستم به من گفته بودند همهچیز تمام شده. تاوانش را پس دادهای ولی نمیدانم چرا دوباره امسال پروندهام باز شد. من که تاوانش را دادم. رفتم لیگ یک فوتبال بازی کردم. در اوج فوتبالم بودم. میتوانستم در بهترین تیمهای لیگبرتر بازی کنم ولی گفتند نمیتوانی، رفتم لیگ یک. اصلاً هم از این بابت ناراحت نشدم چون به تجربیاتم اضافه شد. جایی رفتم کار کردم که سه سال جلو افتادم. همینجا باید از فرهاد کاظمی تشکر کنم. از او چیزهای زیادی شنیده بودم و وقتی با آقا فرهاد کار کردم تازه فهمیدم که چرا بازیکنان سابقش هنوز دور و برش هستند و با او ارتباط دارند. ایشان مرد بزرگی است و خیلی مدیونش هستم. گفتند دو سال محرومی با آنکه سه سال از اتفاقی که برایم افتاد میگذرد ولی تازه رأی دادهاند که دو سال محروم هستی و نمیتوانی فوتبال بازی کنی. اعتراض زدهام و امیدوارم این هفته اتفاقاتی بیفتد و کارم درست شود. امیدم به خداست و میخواهم دوباره برگردم و فوتبال بازی کنم. به یک مهمانی رفتم و... شنیدهام شایعاتی درباره علت محرومیتم درست شده ولی بهتر است مسئله را باز کنم چون ممکن است شایعات دیگری هم برایم بسازند. الان بحث را باز کنم بهتر از این است که صد تا شایعه درست شود و آنوقت پاسخ بدهم. حقیقتاً من به یک مهمانی رفتم و این اتفاقات برایم افتاد. تاوانش را دادهام. گناهم را به گردن میگیرم. از اشتباهی که کردهام فرار نمیکنم. خیلیهای دیگر هم آنجا بودند و پشت من قایم شدند. خیلی از آدمهایی که میشناسید، از بسکتبالیست بگیرید تا فوتبالیست و مربی و بازیگر. فوتبالیهای دیگری هم در آن مهمانی بودند همین خبرورزشی خیلی اسمهای مخفف سر آن مهمانی معروف زد. من نمیدانم برای بقیه که در آنجا حاضر بودند و من به چشمم دیدم، چه اتفاقاتی افتاد ولی خود من تایم زیادی آنجا نبودم. ساعت 12 شب رسیدیم و 30 دقیقه بعد آن اتفاقات افتاد. اینکه چرا فقط برای من اینقدر دردسرساز بوده، واقعاً نمیدانم. نمیدانم شاید به خاطر اینکه خوشلباس بودم، شیک میگشتم و مثل خیلیهای دیگر خودم را پشت نقاب قایم نکردم. من همیشه به این شیک پوشیدن افتخار میکنم. ولی متأسفانه خوشتیپ بودن برای بعضیها جالب نیست. خیلیها هستند که با موهای ژولیده، لباسهای بد و قیافه در هم ریخته میگردند ولی آدمهای خوبی نیستند. به خاطر همین نباید ملاک قضاوت ظاهر آدمها باشد. در کل غیر از من چند آدم دیگر از این فوتبال در آن مهمانی حاضر بودند ولی انگار قرار است از بین آنها من تاوان پس بدهم. مثل داستان مجاهد خذیراوی داستان من هم شد عین داستان مجاهد خذیراوی. البته خیلی دیرتر رأی من را صادر کردند. مجاهد واقعاً بچه خوبی بود که به حقش در این فوتبال نرسید. من فکر میکنم او علی کریمی دوم این فوتبال بود. سالی که مجاهد را برای فرانسه میخواستند، لژیونر خاصی در این فوتبال نداشتیم ولی متأسفانه آن اتفاق افتاد که به نظرم در فوتبال ایران قشنگ نیست. من هزار بار داد زدم که اشتباه کردم و پشیمانم. من که به کسی خدشهای وارد نکردم. من سالها در این فوتبال بودم ولی به کسی آسیب نزدم. الان هم به خاطر اشتباهی که کردم دوباره عذرخواهی میکنم و از مقام مسئولی که دارد این پرونده را پیگیری میکند خواهش میکنم به سرنوشت من هم فکر کند. اگر بازیگر بودم دلم نمیسوخت. میگفتم تا سن 60 سالگی میخواهم فیلم بازی کنم و دو سال دیگر برمیگشتم ولی فوتبال اینطوری نیست. اگر من دو سال بازی نکنم، دیگر تمام میشود و میرود. از همه عذرخواهی میکنم خیلیها مشکلاتی مثل مشکل من دارند. همه ما مسلمان هستیم. امیدوارم همانطور که اشتباه خیلیها بخشیده شده، اشتباه من هم بخشیده شود. من دارم از این راه نان درمیآورم. اگر بخواهید اینطور من را تنبیه کنید، بیشتر کینه به دل میگیرم. چرا مجاهد اینطور شد؟ حالا نمیخواهم اسم ببرم، چرا فلان بازیکن سابق تیمملی الان افتاده گوشه زندان و معتاد شده؟ من اشتباهی کردم و اگر قرار است بخشیده نشوم، شاید به این راه کشیده شوم. گذشت کردن میتواند به من کمک کند. از تمام جماعت فوتبالی هم عذرخواهی میکنم و اگر کسی هست که از دستم ناراحت شده، از ته دل میخواهم من را ببخشد. دوست دارم دوباره به فوتبال برگردم... خیلیها تلاش میکنند من برگردم الان 3، 4 نفر دنبال کارهای من هستند. جا دارد از آقا فرهاد کاظمی تشکر کنم که پیگیر ماجرا بوده. یکی از آدمهای بزرگ فوتبال ایران هم که شاید دوست نداشته باشد نامش را بیاورم، خیلی دارد تلاش میکند که این مشکلم از بین برود. من مطمئن هستم که حل خواهد شد. دوست دارم به تیمملی برگردم نگویید حیف از نیکبختی که نتوانست به حق واقعیاش برسد. هرقدر بگوییم حیف، هیچچیز تغییر نمیکند. نه به من کمک میکند که برگردم و دوباره فوتبال بازی کنم و نه به شما. فقط حسرتش را میتوانم بخورم. اشتباهی کردهام. خیلی هم پشیمانم. بگذارید من از این پشیمانیام درس بگیرم و دوباره بتوانم بازی کنم و قدر چیزی را که دارم بدانم. در آنصورت دیگر پشیمان نخواهم شد. من دوست ندارم بگویم فلانی هم اشتباه کرد چرا یقه او را نمیگیرید. میگویم به من کمک کنید تا بتوانم دوباره برگردم و از اشتباهی که کردهام درس بگیرم. اگر برگردم هرگز به فکر لیگبرتر نخواهم بود بلکه دوست دارم به تیمملی برگردم و برای ایران بازی کنم. از مربیانم بپرسید متأسفانه هنوز خیلیها به گذشته من نگاه میکنند نه به وضعیت حال من. چرا گذشته من را میبینید، وضعیت حالم را ببینید که متنبه شدهام. دوست دارم دوباره برگردم. من در گذشته شر بودم ولی به چهکسی آسیب رساندم؟ مگر من آسیبرسان بودم؟ من خودم میگویم نیکبخت اشتباه کرد ولی نباید فقط به گذشته او نگاه کنیم. شما بروید از مربیانی که در این دو، سه سال با آنها کار کردهام بپرسید. آقای کاظمی، یاوری، شاهمحمدی و... بپرسید که من در این سالها یک مشکل انضباطی داشتهام؟ متأسفانه چون در قدیم کمی بداخلاق بودم و زود عصبانی میشدم میگویند نیکبخت آدم بداخلاقی است. از زمان قطبی شروع شد تمام حاشیههای فوتبال من از زمان افشین قطبی شروع شد. من قبل از او با قلعهنویی کار کرده بودم ولی با شرایطی که یادتان هست از تیم جدا شدم و به پرسپولیس رفتم. در آن زمان یک مسئله حاشیهای هم بین ما پیش نیامد. در زمان اوجم در تیم دنیزلی بازی کردم. میگویند یک ککی به جان آدم میافتد، این مسائل هم مثل یک کک به جان من افتاد که خیلی سخت توانستم آنها را از جانم خارج کنم و بیرون بکشم. اسم من را گذاشتند شرور فوتبال. هر اسمی که دوست داشتند برایم انتخاب کردند. همان موقع انصاریفرد بدون اینکه حتی دلیل قانعکنندهای داشته باشد روی اسم من خط کشید، برای اینکه رفتم از جوانی دفاع کنم که شبها زیر پله استادیوم ما میخوابید. این بازیکن همین الان زنده است و میتواند شهادت بدهد. به انصاریفرد گفتم به من که 50 میلیون میدهی، 20 میلیون هم بده به این بچه که یک خانهای اجاره کند ولی همانجا با هم یقه به یقه شدیم و کار به دعوا کشید که یک خط قرمز روی اسم من کشید. سال بعد از لیست کنار گذاشته شدم. این تمام حقیقت بود. در فوتبال ما خیلیها گرگند کریمی هم به وضعیت بازیکنان جوان اعتراض دارد ولی اینکه میگویید چرا من بعد از اعتراض به وضعیت بد بازیکن پرسپولیس اخراج شدم، فرق میکند. از زمانی که یادم میآید علی کریمی متأهل بود ولی همه فکر میکردند من شیطان هستم. این خاصیت ما ایرانیهاست. از خودم گرفته تا شمایی که روبهرویم نشستهای. متأسفانه ما تنها از ظاهر آدمها نتیجهگیری میکنیم. یعنی طرف را میبینیم و میگوییم فلان است. من نمیخواهم بیشتر از این موضوع را باز کنم چون شاید برایم دردسرساز شود. همین الان هم که اینجا آمدهام، شاید برایم دردسر درست کنند. یک خبرنگار روزی به من گفت فلان قدر پول بده تا دعوت شوی تیمملی ولی من گفتم نه. از اول لجباز بودم. شما اخلاقم را بهتر میدانید ولی نه اهل چاپلوسی هستم و نه دغل و سیاهبازی. من در فوتبال هم سیاهبازی نکردم. اگر با افشین قطبی مشکل داشتم رفتم به او گفتم که سر فلان مسئله، به این دلیل و به این دلیل با تو مشکل دارم. تا به حال شنیدهاید یکی پشت من بگوید نیکبخت چاپلوس است؟ ببخشید شاید لفظ خوبی نباشد، ولی من پاچهخوار کسی نبودهام. در بدترین شرایطی هم که مرا کنار گذاشتند ولی احساس کردم حق با من است، نرفتم چاپلوسی کنم یا عذرخواهی کنم چون دلیلی نداشت. اشتباه نکرده را نباید گردن میگرفتم ولی متأسفانه در این فوتبال خیلیها گرگند ولی در لباس میش قایم شدهاند و بهترین زندگیها را هم میکنند. شما در همین فوتبال میبینی کسی آن بالای بالاست و به قول معروف وقتی به آنها میرسی میگویی دیگر به ته تهاش رسیدهاند ولی میبینی همان گرگ هستند. الان در فوتبال ما خیلیها گرگند در لباس میش. به چشمم این چیزها را علنی دیدهام که دارم میگویم. یک روز دست این میشنماها برای همه رو میشود. هنوز محبوبم من فکر میکنم هنوز در فوتبال ایران محبوب هستم. بعد از 4 سال هنوز هم طرفداران استقلال و پرسپولیس من را در خیابان میبینند میگویند چرا برنمیگردی برای این تیمها بازی کنی. من اسم از بازیکنان این تیمها نمیآورم ولی منظورم همینهاست که شما میلیاردی خطابشان میکنید. شاید اگر پول زمان من را هم با الان مقایسه میکردید، همان میلیاردی میشدم ولی حرف من چیز دیگری است. این بازیکنان محبوب نیستند بلکه معروف هستند. من همین امروز آمدهام و میگویم هدفم لیگبرتر نیست بلکه تیمملی است ولی خیلی از بازیکنان فکرشان فقط استقلال و پرسپولیس است. وقتی برسند میگویند بس است، دیگر بالاتری نیست. اولیایی به من ظلم کرد من نه در استقلال و نه در پرسپولیس اشباع نشدم. اشتباهات زیادی هم کردم. سه اشتباهم این بود که به اسپانیا، آلمان و ترکیه نرفتم. قبول نکردم چون آدمی پررو بودم. بهتر است اسم بیاورم که حالا حرف به اینجا کشید. آقای اولیایی مدیرعامل سابق استقلال بزرگترین بلا را سر من آورد. داشتم با اتلتیکو سه ساله امضا میکردم که نامه باشگاه به دستم رسید. نوشته بودند 85 درصد از پول این انتقال به استقلال میرسد و 15 درصد به خودت. گفتم من چطور با 15 درصد در اروپا زندگیام را سر کنم. اگر آن نامه را نمیزد زندگی من الان این نبود. اولیایی ظلم بزرگی در حق من کرد. مردم دل چرکین هستند اما... شما میگویید مردم در سایت خبرآنلاین کامنت میگذارند و خیلی دلچرکین هستند ولی بگذارید یک چیزی برایتان توضیح بدهم. محبوبیت چند دسته است. چطور مثال بزنم. من اسم 10 بازیکن خارجی میآورم که هر کدام برای خودش محبوبیتی دارد، مسی، بکام، رونالدو و... اینها هر کدام جایگاهی دارند و نمیتوانی بگویی همه در یک سطح هستند. به خاطر همین فکر میکنم نباید بگویید من نزد عدهای محبوب نیستم پس اصلاً محبوبیتی ندارم. الان در خیابان راه میروم، هنوز طرفداران با من برخورد خوب میکنند. چرا از استقلال رفتم؟ من یکی از سوپراستارهای فوتبال ایران بودم ولی فهمیدم سوپراستار بودن جواب نمیدهد. الان فهمیدم که هرقدر زشتتر باشی، شلختهتر باشی و داغونتر باشی موفقتر میشوی. من خوب لباس پوشیدم ولی شما یک بار من را دیدی که خارج از عرف لباس تنم کرده باشم؟ مثلاً یقهام باز باشد و 10 تا زنجیر انداخته باشم؟ من آدمهایی را در همین فوتبال میشناسم که همینطوری میگردند ولی چون معروف نیستند کسی با آنها کاری ندارد. این بازیکنان محبوب هم نیستند. من 4 سال است از استقلال و پرسپولیس دورم ولی همین خبر دزدی ماشین من کلی سر و صدا کرد و تبدیل به تیتر روزنامه شد. اگر کسی برای من کامنت بدی در سایتتان مینویسد به آنها حق میدهم. بههرحال من از استقلال به پرسپولیس رفتم و قبول دارم هنوز عدهای از من دلچرکین هستند ولی به آن دوستان میگویم مگر من دیوانهام که بازوبند را بدهم، از استقلال بروم و پیراهن تیم دیگر را بپوشم؟ به نظرشان اتفاقی نیفتاد که من این تصمیم را گرفتم؟ قبلاً گفتهام کی باعث و بانیاش شد که من از استقلال رفتم. سالی که از استقلال جدا شدم میگفتند تو باید نسبت به قرارداد سال گذشتهات کمتر بگیری. مگر ممکن بود؟ هر سال قرارداد کمی بالاتر میرود. من هم در اوج بودم ولی گفتند تو باید کمتر بگیری. فکر کنم به خاطر قهرمانی تیم آن سال غرور استقلال را گرفته بود و آن اتفاقات افتاد که باعث شد من هم بروم. به خاطر من عهدنامه نوشتند مسئولان استقلال که میدانستند قرار است من به پرسپولیس بروم آمدند عهدنامهای با پرسپولیسیها امضا کردند که از همدیگر بازیکن نگیریم. یعنی چی؟ میخواستند به من بگویند حق نداری به پرسپولیس بروی ولی خبر نداشتند که یک هفته قبل از امضای آن عهدنامه من با پرسپولیس قرارداد امضا کردهام! آنها را به خدا واگذار میکنم برخی مسئولان گفتهاند مهمانی در تهران نبوده که نیکبخت در آن نباشد. من آنها را به خدا واگذار میکنم. اولاً من احتیاجی به پارتی رفتن ندارم. خدا را صد هزار مرتبه شکر، آدمهای زیادی من را میشناسند. حیف که نمیتوانم گلویم را آزاد کنم و خیلی چیزها را بگویم. اگر بگویم خیلیها زیر سؤال میروند. خیلیها ادعایشان میشود که چیزهای زیادی حالیشان است، ولی در واقع چیزی حالیشان نیست. حالا از نظر دینی و هر چیز دیگری که فکر کنید. جلوی آنها من خیلی خوب هستم. دلیل ندارد که بیایم وضو بگیرم و پشت کسی نماز بخوانم که در چشم باشم. شما میتوانید از حبیب کاشانی در این باره بپرسید. من نمیخواهم ریا کنم. اگر نماز میخوانم برای دل خودم است. هر طور هم که دوست داشته باشم میخوانم و با خدا درد دل کنم ولی خیلیها هستند جانماز آب میکشند.... گفتند من پول میگرفتم و... شایعه ساختهاند نیکبخت پول میگرفت و به مهمانیها میرفت که مثلاً بازیکن پرسپولیس آمده و تبلیغ شود. همین الان به شما میگویم اگر چنین پیشنهادی باشد حتماً میروم. شما اگر کسی را پیدا کردید که حاضر بود پول بدهد، مشکلی ندارم. وقتی نمیتوانم فوتبال بازی کنم دیگر مجبور هستم از این کارها کنم. باز از مسئولان میخواهم اشتباه من را ببخشند. این شایعاتی که دربارهام هم درست شده، اصلاً درست نیست. اگر درست بود، اگر قرار بود من مدام به پارتی بروم پس چرا فقط یک بار این حرفها پشت سرم درست شد؟ خیلی حرفهایی که ساختند واقعاً صحت ندارد. کاش همان موقع رأی صادر میشد من به عادل فردوسیپور زنگ زدم. او به من خیلی لطف داشت و این کار را در قبالم کرد. در این برنامه هم از پشیمانی و ندامتم گفتم. دیگر تنبیه بالاتر از اینکه به خاطر رفتن به یک مهمانی، فوتبالم تمام شد. بالاتر از این دیگر ندارم. خاضر شدم در تلویزیون بگویم تا بخشیده شدم. انصافاً رأیی که برای صاحب مهمانی صادر شد، از رأی من سنگینتر نبود. از بازی پرسپولیس به مدت دو سال محروم شدم ولی هنوز متعجبم که چرا بعد از گذشت نزدیک به دو سال و خردهای یکدفعه رأی من صادر شد. کاش همان موقع صادر میشد که الان محرومیتم تمام میشد. شک نکنید میتوانم برگردم و حقم را از فوتبال بگیرم. نمیخواهم در 30 سالگی از فوتبال خداحافظی کنم و بروم. با این فوتبالیستهایی که دارم در لیگ میبینم میتوانم تا 6، 7 سال دیگر در بهترین تیمهای ایران از جمله استقلال و پرسپولیس بازی کنم. وضعیت فوتبال ایران خیلی خندهدار شده. زیر بلیت بازیکنان تیمملی نیستم من زیر بلیت بازیکنان تیمملی نیستم که بخواهم حرفشان را گوش کنم و علیه عادل فردوسیپور باشم. باز دم او گرم که مصاحبهام را پخش کرد و باعث شد خیلیها با من تماس بگیرند و کمکم کنند. مگر بازیکنان تیمملی به من پول میدهند؟ مگر وقتی این اتفاقها افتاد یکی پیدا شد که به من زنگ بزند و بگوید حالت چطور است کمک نمیخواهی؟ خدا پدر و مادر عادل را بیامرزد که این لطف را در حقم کرد. این بازیکنان اگر قدرتش را دارند 90 را ببندند. البته وقتی قدرتش را دارند قراردادهای اینطوری ببندند، حتماً میتوانند 90 را هم تعطیل کنند. 25درصد از قراردادم را کسر کردند خیلی خندهدار است که من هنوز موفق نشدهام طلبم را از صبا و پیکان بگیرم. یک ریال هم دریافت نکردهام. استیناف به نفع من رأی داده. یک امضا میخواهد که من پولم را بگیرم ولی خندهدار است که این امضا هنوز پای برگه نخورده. پیکان را قهرمان کردیم ولی هنوز پولمان را ندادهاند. جالب است 25 درصد از قراردادم را کسر کردهاند ولی دوباره مابقی را هم ندادهاند. فکرکنم برای آقا فرهاد هم این مشکل پیش آمد و نتوانست پولش را از سپاهان بگیرد. دشمن نداشته باشی بزرگ نمیشوی تا دشمن نداشته باشی نمیتوانی بزرگ شوی. خیلیها آرزو دارند که جای من باشند. بدترین نفرینی که بخواهم برایشان بکنم همین است که کاش یک روز جای من باشید. مدل من زندگی کنید که ببینم اصلاً جنبهاش را دارید که یک ساعت به جای من باشید. به خودم افتخار میکنم که 10 سال در پرسپولیس و استقلال بودم ولی هیچ اتفاقی برایم نیفتاد. اگر ماجرای این مهمانی هم پیشآمد بهخاطر دوستهای غیرفوتبالی بود که داشتم. با رفقایی خارج از فوتبال رفاقت کردم. سینمایی هم نبودند. 10 سال در اوج بودم و هیچ مشکلی برایم پیش نیامد ولی رفاقت با آنها برایم دردسرساز شد. قاضی را ندیدهام باورتان میشود من با قاضی پروندهام تا به حال هیچ حرفی نزدهام. اصلاً هم ایشان را ندیدهام. وکیلم پیگیر کارهایم بود و حکم به او ابلاغ شد و ایشان هم در اختیار من قرار داد. تا به حال قسمت نشده با قاضیام حرف بزنم ولی امیدوارم در آینده این اتفاق بیفتد. تا پارسال به من میگفتند که این ماجرا کلاً حل شده و دیگر مشکلی نیست. حتی امسال هم کارت بازی من صادر شده بود، مشکلی برای بازی کردن نداشتم. اگر مشکل داشتم که از همان اول اصلاً کارتم صادر نمیشد ولی ناگهان سر بازی با پرسپولیس گفتند که تو نمیتوانی بازی کنی. این را هم آقای حیدرپور مدیر اجرایی باشگاه به من گفت. فدراسیون نامه زده بود که نیکبخت نمیتواند بازی کند. چرا میگویند کهکشانی؟ این پرسپولیس که من دارم میبینم از شرایط آرمانی به دور است و خواسته مردم را برآورده نکرده است. من نمیفهمم وقتی روزنامهها اسم پرسپولیس را میگذارند کهکشانی منظورشان چیست؟ بیایید قبول کنیم که مهم نیست وقتی بازیکنی در ملوان بازی میکند و ستاره آن تیم بوده، حتماً در استقلال و پرسپولیس هم میتواند ستاره باشد. من خودم در استقلالی ستاره شدم که منصوریان، خرمگاه، زرینچه، دینمحمدی و نوازی هم در آن بودند و توانستم بین این بازیکنان ستاره شوم. یا سالی که رفتم پرسپولیس ستارههای زیادی داشت. مهم این است که وقتی به یک تیم پرستاره میروی، بدرخشی نه اینکه بشوی کریم شیرهای. با یکپا از بعضی بازیکنان پرسپولیس بهترم صددرصد میتوانم برای این پرسپولیس بازی کنم. یک پایم را هم ببندند، بهتر از بعضی بازیکنان کار میکنم. دلم میسوزد که این حرفها را میزنم. علی کریمی میتواند تا 40 سالگی هم برای پرسپولیس بازی کند، چرا؟ چون غیرت دارد. پولادی واقعاً با غیرت بازی میکند و در این تیم هم موفق بوده. بازیکنان دیگر هم باید مثل آنها باشند و زود اشباع نشوند. ژوزه ماندنی نیست من نظری درباره ژوزه ندارم چون در حیطه کاری من نیست ولی دیدهام که دو سه مصاحبه کرده و گفته من تیم را نبستهام. ولی فراموش نکنیم که دنیزلی هم تیم را نبست ولی ما سوم شدیم. به نظر من ژوزه در ارنج کردن تیم مشکل دارد. ما یکسال هم در استقلال این مشکل را داشتیم. زمان کخ بود که مدام ترکیب عوض میشد. به نظر من شرایط الان طوری نیست که ژوزه در پرسپولیس بماند. به خاطر بلاژ گریه کردم اگر مربی شوم و بازیکنی با خلق و خوی خودم گیرم بیفتد، او را اداره میکنم. متأسفانه بعضی مربیان ایرانی جسارت کار با بازیکنان بزرگ را ندارند و ترجیح میدهند او را کنار بگذارند چون به قول معروف بازیکن یاغی و سرکش را نمیتوانند کنترل کنند ولی من مثال بزنم همین آقای یاوری را. قبل از اینکه با او کار کنم از او غولی در ذهنم ساخته بودم ولی روزی که داشت میرفت، برای دومینبار بهخاطر برکناری یک مربی گریه کردم. اول بلاژویچ بود و بعد هم یاوری که زیرآبش را زدند. من عددی نیستم که درباره محرمی حرف بزنم وضعیت برخی از ستارههای سابق فوتبال ایران برای من درس عبرت است. شما اسم بردید از محرمی. او خیلی گندهتر از این حرفهاست. من عددی نیستم که بخواهم درباره این بازیکن حرف بزنم. او از نظر تکنیکی و تاکتیکی بالاتر از من بود و سعی میکنم از شرایطی که داشته الگو بگیرم. نمیخواهم دیگر در زندگی اشتباه کنم. تک مضاربها *محبوبیت زیاد همیشه کار دست آدمها میدهد. من 10سال فوتبال حرفهای بازی کردم. 7 سال در استقلال و سه سال در پرسپولیس. *شاید از این به بعد هم من گرگه بشوم. تا الان نشدهام، تا الان ریا نکردهام و نخواستهام سر کسی کلاه بگذارم ولی شاید از این به بعد بشوم! (خنده) *با دوستانی که در آن پارتی حاضر بودند مدتی رفیق بودم و میگفتند از هر طریقی شده به تو کمک میکنیم ولی در ادامه بین ما مشاجرههایی پیشآمد و دیگر کلاً من را بیخیال شدند. *خیلی از دوستانی که در مهمانی بودند نمیدانم چطور، شاید با پارتی بازی یکجوری مشکل خود را حل کردند ولی من که پارتی بازی نکردم، الان باید تاوانش را اینطور بدهم. آبرویم در تلویزیون رفته و دیگر همه میدانند چرا محروم شدهام. *اگر مربی شوم هفته دوم مدیرعامل من را اخراج میکند! |
عمرانزاده با حضور در خبرگزاری فارس: بنا باید بیشتر از یک مربی فوتبال پول بگیرد/زاید مثل شمسایی است! | |||||
www.farsnews.com
حنیف عمران زاده با حضور در خبرگزاری فارس در خصوص مسائل مختلف از ابتدای فوتبالش تاکنون صحبت کرد. مصاحبه مدافع استقلال با فارس را در زیر میخوانید. فارس: شاید سؤال کلیشهای و تکراری باشد اما دوست داریم اول از همه از خودت بگویی. متولد 10 اردیبهشت 1364، روستای جوربند شهر چمستان از شهرستان نور هستم. فوتبال را از همان جا آغاز کردم. آقای موسوینسب فوتبال را به من آموخت. سپس به شاهین تهران آمدم. من خیلی زود به نتیجه رسیدم و فقط یک سال در لیگ جوانان بازی کردم و از سوی مجید جلالی به تیم ملی جوانان دعوت شدم. هنگامی که مجید جلالی به پاس رفت پس از جدایی مهدی هاشمینسب و رهبریفرد به پاس پیوستم و در زمان سردار آجورلو قرارداد بستم. فارس: با دنیزلی هم کار کردی؟ فرصت نشد چون ایشان من را نخواست و گفت نمیخواهد بازیکن امید در تمرینات پاس زیاد حضور داشته باشد. پس از آن به ملوان رفتم و 90 درصد بازیها را در نیم فصل بازی کردم و دوباره به پاس تهران برگشتم. در آن زمان شاهرخی مربی پاس بود و من همه چیز را مدیون او هستم. او در حضور احمد کاظم و محمد نصرتی به من بازی میداد. سپس به تیم ملی المپیک دعوت شدم که بگوویچ مربیاش بود. با او به مشکل خوردیم و اتفاقی در تمرین تیم در دبی رخ داد که باعث بروز اختلافاتی شد و ایشان من را اخراج کرد. همان زمان بود که پاس به همدان رفت و طبق قراردادم به آنجا رفتم. یک روز در خانه اخبار گوش میدادم که اعلام کردند بگوویچ سرمربی پاس همدان شد. با خودم گفتم بیچاره شدم. او اوایل خیلی مخالفت میکرد من نباشم اما با وساطت اولیایی برگشتم و اتفاقا رابطه بسیار خوبی با بگوویچ پیدا کردم. سپس پیشنهاد استقلال آمد که با واعظ آشتیانی صحبت کردم و به استقلال آمدم و 4 سال است که در این تیم حضور دارم. از اینجا هم راضی هستم و همه چیز خوب است به جز مسائل مالی. فارس: به این بحث هم میرسیم اما ظاهرا در پاس خیلی پر شور و هیجان بودی؟ اتفاقات تلخ و شیرین زیادی در پاس برایم اتفاق افتاد. در آنجا شناخته شدم و به تیم ملی رسیدم. مردم همدان من را خیلی دوست داشتند چون با غیرت بازی میکردم ولی سال آخری که میخواستم از این تیم جدا شوم آن برنامهها اتفاق افتاد. فارس: آن اتفاق که باعث محرومیتت شد، از کجا شروع شد؟ مشخص بود که عدهای هماهنگ کرده بودند که مرا بدبخت کنند. آقایان با حکم اولیه من را 6 ماه محروم کردند. به فدراسیون رفتم و به علیپور و عزیز محمدی گفتم این حکم اولیه است و من حق تجدید نظر دارم. شما نباید با حکم اولیه من را محکوم کنید. شما اجازه بدهید حکم من تائید شود، بعد محکومم کنید اما آقایان کار خودشان را کردند و گفتند حکم دادگاه تو تائید میشود و خودشان در نقش قاضی عمل کردند. خدا را شکر و قربان خدا بروم بعد از 4 ماه حکم برائت من آمد و وقتی رفتم فدراسیون و حکم را به آنها نشان دادم تعجب کردند. گفتم دیدید که گناهی نداشتم پس چرا من را محروم کردید؟ فارس: بعد از آن چه شد؟ فقط 6 ماه آبرویم را بردند و من را سوژه عالم و آدم کردند. آرشیو روزنامهها که هر روز برایم تیترهای مختلفی میزدند دست پدرم موجود است. میخواستند منشور را باب کنند که این منشور هم فقط برای من و نیکبخت واحدی درست کردند و تمام شد و رفت. این چه رسمی است که در زندگی خصوصی دیگران دخالت میکنند؟ من دو بار محاکمه میشدم؛ یک بار از بیرون و یک بار هم توسط فدارسیون فوتبال. هیچ کجای دنیا به خاطر کاری که انجام ندادهای، در دو جا محاکمهات نمیکنند. شما نمیدانید چه بر من گذشت. تازه از تیم ملی آمده بودم و انگیزه داشتم که برای استقلال بازی کنم اما 6 ماه پشت خط ماندم، تازه میخواستند 3 سال محرومم کنند که بعد 6 ماه شد. آن صحنهها که یادم میآید به هم میریزم. اتفاقاتی در کمیته انضباطی افتاد که نگویم بهتر است. فقط جا دارد از آقای شریفی تشکر کنم که در آن زمان در کمیته انضباطی خیلی به من کمک کرد. هر چه بود و نبود زیر سر یک عده بود که هیچ وقت آنها را حلال نمیکنم. آن دنیا وجود دارد و سر پل صراط یقه آنها را میگیرم و میگویم که چه بر سرم در این دنیا آوردند. فارس: تیترهای روزنامهها در آن زمان یادت هست؟ متاسفانه هر روز تحلیلهای مختلفی میشد. باورتان نمیشود روزنامه استقلال جوان که مربوط به خودمان است، روی جلد بزرگ زده بود «سه سال زندان در انتظار حنیف» (با خنده)! برایم خیلی جالب بود و در آن زمان به غلامحسین مظلومی اعتراض کردم. عدهای هم از من حمایت کردند و جا دارد از آقای حاج رضایی و دکتر صدر تشکر کنم که از من حمایت کردند. فارس: با نیکبخت رابطهای نداری؟ نه اما هر چه باشد او زمانی الگوی یکسری جوان بود. نباید با او اینگونه برخورد شود. حالا که برایش مشکل پیش آمده و خودش هم پشیمان است، به او کمک کنند. حیف است او میتواند 5 سال دیگر در این فوتبال بازی کند. امیدوارم مسئولان فدراسیون ورود کنند و یک فرصت دیگر به این بازیکن بدهند چون با کنار رفتن او چیزی حل نمیشود. همه اشتباه میکنند و وقتی انسانی به اشتباهش پی میبرد باید گذشت کرد. شاید او برگشت و کارهایی انجام داد که همه از بازگشتش خوشحال شوند. او در عرصه ملی هم میتواند خیلی به فوتبال ما کمک کند. فارس: خاطرهای در همدان داری که در ذهنت مانده باشد؟ (میخندد) خیلی شر و شیطان بودم. من و اصغر طالب نسب موتور خریده بودیم و با آن به محل تمرین میرفتیم. به یک باره راننده یک پژو آمد کنار ما و گفت فوتبالیستها که پولدارند شما چرا سوار موتور هستید؟ روز دیگری خیلی برف آمده بود و من هم زنجیر نداشتم که موتور را قفل کنم. موتور را به داخل آسانسور بردم تا به هتل ببرم. موتور جا نشد و شیشههای آسانسور شکست. وقتی به طبقه دوم رسیدیم موتور را روشن کردم و در طبقه دوم ویراژ میدادیم. آنقدر این موتور سر و صدا داشت که منصور پورحیدری بیرون آمد و فکر کرد اتفاقی افتاده. به من گفت این چه کاری است که میکنی که گفتم زنجیر نداشتم که موتور را قفل کنم. آخر هم مجبور شدم موتور را به داخل اتاقم ببرم و آنجا نگه دارم. یک بار دیگر هم به گنجنامه رفته بودیم و برف زیادی آمده بود. موبایلها آنتن نمیداد و قطع شد و دو روز آنجا حبس شده بودیم. خانواده ما فکر میکردند که ما دیگر زنده نیستیم. فارس: در آن دو روز چه کار میکردید؟ از گرسنگی برف میخوردیم. آنجا فروشگاه بود که قبلا مقداری غذا گرفته بودیم. کم کم برفها آب و موبایلها درست شد و ما هم پایین آمدیم. یکی از کارهایی که همیشه در زمستان در همدان انجام میدادیم، برف پارو کردن بود. با 20 کارگر در مجموع 40 نفر میشدیم و برفها را پارو میکردیم که تمرین کنیم اما مردم همدان واقعا خوب هستند و از لحاظ فوتبالی هم خیلی رشد کردهاند. دو آرزوی فوتبالی دارم که یک روز به همدان برگردم و یک بار هم برای نساجی مازندران بازی کنم چون طرفدار سرسخت این تیم هستم. فارس: اما تا به حال در خصوص نساجی و علاقهات به این تیم صحبت نکردی؟ شاید باور نکنید که خیلیها به خاطر اسم حنیف تصور میکنند من جنوبی هستم ولی من بچه شمال هستم و آنقدر طرفدار نساجی هستم که سال گذشته از شبکه طبرستان اکثر بازیهای این تیم را تماشا میکردم. به نظر من اگر نساجی به لیگ برتر بیاید، دست تمام تیمها را در حضور تماشاگران میبندند. مردم قائمشهر واقعا این تیم را دوست دارند. صادقانه بگویم که بعد از استقلال عاشق نساجی هستم. فارس: قبول داری فقط تماشاگر ملاک موفقیت یک تیم نیست؟ اگر شخصی پیدا شود که به این تیم سر و سامان بدهد، مطمئن باشید حرفهای زیادی خواهد داشت. همین حالا اگر مشکلات مالی ذوب آهن را حل کنند این تیم ریشه دار نابود نمیشود. مازندران در حال حاضر در رشته والیبال تیمی به نام کاله دارد که مدیر عاملش آقای سلیمانی است. اگر چنین افرادی که در والیبال سرمایه گذاری کردهاند و جواب گرفتهاند به فوتبال بیایند، مطمئن باشید میتوانند خیلی خوب تیمی را در لیگ برتر اداره کنند و آن زمان است که مازندرانیها با دل و جان به نساجی برمیگردند. همین حالا ملوان را ببینید که تمام بازیکنان بومیاش را برگردانده است. در حال حاضر در هر تیم لیگ برتری حداقل 3-4 بازیکن مازنی وجود دارد. ایمان مبعلی حرف قشنگی میزند. فارس: چه طور؟ ایمان میگوید زمانی میگفتند قطب فوتبال خوزستان است اما حالا قطب فوتبال مازندران است. در تیم استقلال 4 بازیکن و در تیم پرسپولیس هم همین تعداد مازندرانی حضور دارند. فقط کسی نیست که به این تیمها سر و سامان دهد. من امکانات تیم کاله مازندران را دیدهام و اگر آنها برای این استان در فوتبال سرمایه گذاری کنند، برای جوانان آن استان خیلی خوب است. جالب است وزیر خودش مازندرانی است اما یک چمن مناسب در این استان وجود ندارد. آنجا مهد طبیعت و سرسبزی است اما یک چمن سبز وجود ندارد. فارس: از این بحث فاصله بگیریم. قبول داری فوتبالیستها پولدار هستند؟ شما چگونه فکر میکنید؟ فکر میکنید قرارداد که میبندیم همان لحظه کل پول را میگیریم؟ ما بیچارگی میکشیم تا پولمان را بگیریم. به تمام کشتیگیران،وزنهبرداران، المپیکیها و پارالمپیکیها دست مریزاد میگویم که برای بالا بردن پرچم ما خیلی زحمت کشیدند اما چرا باید با آنها قیاس شویم؟ شما فکر میکنید اگر به کشتیگیران پولی در خور توجه و در خور زحمتشان بدهند، ما ناراحت میشویم؟ یک کشتیگیر یک سال تمرین میکند که مجموعا دو بار مسابقه بدهد اما ما کل سال را باید بازی کنیم. فقط کافی است که یک فوتبالیست اشتباه کند و تا عمر دارد روی این مسئله مانور میکنند اما ورزشکار یک رشته دیگر اشتباه میکند و مثلا بازی را میبازد، فردای آن روز مینویسند و تمام. اگر اتفاقی که برای من رخ داد و 6 ماه آزارم داد برای کشتیگیر رخ میداد هیچ کس متوجه نمیشد اما دیدید چه بلایی سر ما آوردند. فارس: یعنی اعتقاد داری ورزشکاران دیگر هم باید به اندازه شما پول بگیرند؟ من هرگز توهین نمیکنم چون آنها افتخارآفرین هستند و مدال با ارزش المپیک گرفتهاند اما یک مسابقه وزنه برداری در استادیوم آزادی بگذارید ببینید چقدر تماشاگر میآید. فارس: برای والیبال 12 هزار نفر رفته بودند، تازه گنجایش ورزشگاه کم بود... شما فکر کنید 20 هزار نفر میآمدند؟ برای هر بازی استقلال و پرسپولیس حداقل 40هزار نفر جمعیت میآید. حرف ما این است شما نباید ورزشهای دیگر را با فوتبال قیاس کنید. آنها را به فوتبال برسانید. وقتی محمد بنا در 5 یا 6 وزن سه مدال طلا میآورد نباید 10 میلیون بگیرد. محمد بنا باید از یک مربی لیگ برتری فوتبال هم بیشتر بگیرد. ما میگوییم رشتههای دیگر را به فوتبال برسانید نه اینکه ما را تخریب کنید. الان باید کمک کنیم فوتبالمان به جام جهانی برود وگرنه با تخریب هیچ چیز درست نمیشود. سیامند رحمان چه چیزی کمتر از بهداد سلیمی داشت؟ او وزنههایی زد که 40 کیلو با نفر دوم اختلاف داشت. پس باید همان رفتاری که با بهداد میشود با او هم بشود. اگر ما در فوتبال مثلا 10 میلیارد هزینه کنیم، امارات 50 میلیارد هزینه میکند. آنها بیشتر هزینه میکنند و به جام جهانی نمیروند. فارس: اما این کار که غلط است. شما میتوانید 10 میلیارد ما را با امکانات وحشتناک آنها و هزینههای چند صد میلیاردی قیاس کنید، اگر میبینید بالاتر از آنها هستیم به خاطر توانایی بازیکنان ایرانی است. پس چرا امکانات و هزینه نمیشود؟ فینال جام حذفی را در استادیومی برگزار کردیم که همه میخندیدند. 120 دقیقه بکش بکش و بعد هم پنالتی. تمام شد. فارس: به تیم ملی برسیم. قبول داری نفراتی مثل تو پشت خط عقیلی و حسینی ماندهاند؟ آنها دفاعهای خیلی خوبی هستند و خوب بازی میکنند. آنها ارکان اصلی تیم ملی هستند. هیچ مدافعی بیاشتباه نیست. شما بازی رئال مادرید و بارسا را دیدید که با دو اشتباه نتیجه چقدر تغییر کرد. مربی تصمیم میگیرد چه کسی بازی کند. من تلاش خودم را انجام میدهم و کم نمیآورم. اگر دعوت شوم سرم را جلوی توپ میگذارم و اگر هم نشوم، باز هم تلاش میکنم تا دعوت شوم. باید دعا کنیم تیم ملی به جام جهانی برود. طوری مانور میکنند که فوتبالیستها بیجهت پول میگیرند. نمیگویند بازیکنی مثل من در ترکیه در 15 جلسه تمرین 9 کیلو وزن کم کرده است. خانواده من در شمال زندگی میکنند که از 365 روز 10 روز آنها را میبینم. حتی در تعطیلات عید هم آنها را ندیدم. فارس: اگر همه سختیهای شما را جمع کنیم، فوتبالیستهای ایرانی با این ارقام میارزند؟ شما همه چیز را نمیبینید. حتی نمیتوانیم در مراسم عروسی نزدیکترین عضو خانواده خود هم شرکت کنیم. چون فردا عکسمان در اینترنت است. کجا دیدهاید که یک نفر با خواهر خود عکس بیندازد و فردا برایش حرف دربیاورند. فارس: جواب ما را ندادی، فوتبالیست ایرانی اینقدر میارزد؟ باید بازیکنان را با بازیکنان کشورهای حوزه خلیج فارس قیاس کنید. فارس: چرا؟ باید مقایسه کنید که هم پستی من در امارات چقدر پول میگیرد. فارس: اما آنجا افت میکنی و عمر فوتبالت کم میشود. بحث افت نیست. من فوتبال بازی میکنم که برای خانوادهام درآمد داشته باشم. یک پزشک، قلب را جراحی میکند که از پولش استفاده کند. من میخواهم از درآمد فوتبالم اموراتم را بگذرانم. این باب شده که فوتبالیستها مثلا به امارات میروند و افت میکنند. آنجا همه نوع امکانات است و میتواند از خیلی جهات به بازیکن کمک کند. فارس: ولی شاید اگر دو سال با بهترین عملکرد ممکن در لیگ قهرمانان آسیا بازی کنی و به تیم ملی دعوت شوی، از اروپا پیشنهاد داشته باشی و آنجاست که درآمد فوتبالیات هم بیشتر میشود. حرف شما درست اما بعد از مهدویکیا و علی دایی و چند بازیکن دیگر کدام بازیکن به اروپا رفته است. جواد نکونام و مسعود شجاعی هر دو از امارات به فوتبال اسپانیا رفتند. علیرضا حقیقی هم با تیم ملی در اتریش مقابل روبین کازان بازی کرد و آنها انتخابش کردند. شما نمیخواهید قبول کنید که حتی لیگ امارات و قطر در حال روند رو به رشد هستند و ما نزول میکنیم. تمام باشگاههای ایرانی بالای 80 درصد بدهی دارند ولی کشورهای دیگر اینگونه نیستند. دو سال بخواهم در این فوتبال بازی کنم، بخیه بخورم و هزار اتفاق برایم بیفتد آخر سر هم از باشگاه طلبکار باشم. آخر فوتبال هم به تاریخ نگاه میکنم و میبینم همه چیز گذشته و هیچ چیز ندارم. نه پدر پولدار دارم و نه مادر سرمایهدار. فارس: یعنی در حال حاضر هیچ منبع درآمد دیگری نداری؟ به خدا تازه وارد یک کار تجاری شدم. نمایندگی فیلتر کاکتوس را گرفتهام و از امروز هم آغاز به کار کردم. بعد از این همه سال فوتبال تازه به سرم زده که کار تجاری کنم. همه کارم را پدرم انجام میدهد و او بر همه چیز نظارت میکند. اتفاقا استقلال در این کار خیلی به درد من خورد و به داد ما رسید. چون با شخصی به نام فرامرز حسینی آشنا شدم که یک استقلالی دو آتشه است و از قدیم این تیفارس: چه طور شده امسال با این همه مشکل مالی صدایتان درنیامده است؟ چون واقعا کل تیم هیچ پولی نگرفته است. پیش از این اینگونه نبود. مشخص است که پولی به باشگاه نیامده است. حتی کارمندان باشگاه هم حقوق نگرفتهاند. برای من سؤال است که چه کسی جواب ما را میدهد؟ مگر نمیگویند این تیم برای مردم است؛ خب آن را به مردم بدهند. آنقدر استقلالی است که اگر هر کدام هزار تومان به یک شماره حساب بریزند، کل هزینههای باشگاه درمیآید. باید برای استقلال و پرسپولیس بودجه تعریف کنند. مجلس باید برای این تیم ردیف بودجه تعیین کند چون این دو تیم متعلق به مردم است. اگر این کار انجام شود یک مدیر عامل نمیتواند مثلا به یک بازیکن یک میلیارد پول بدهد. آن زمان است که بازرسی کل کشور هم ورود میکند و همه چیز را مورد تحلیل قرار میدهد. شما روز دربی خیابانها را ببینید، همه چیز را متوجه میشوید. صد هزار نفر داخل یک ورزشگاه هستند. بقیه هم از پای تلویزیون تماشا میکنند. آیا این مهم نیست؟ فارس: به دربی اشاره کردی، چند بار مقابل پرسپولیس به میدان رفتی؟ 8 بار، 4 بار برنده شدیم، 2 بار مساوی و 2 بار هم باختیم. فارس: در بازی که 3 بر 2 باختید، عملکردت خوب بود؟ اگر از من میپرسید میگویم بله. ما 2 بر صفر جلو بودیم و اگر موقعیتهایمان تبدیل به گل میشد، با گلهای بیشتری برنده میشدیم. شاید اگر مدارا میکردیم و بازی را نگه میداشتیم با همان نتیجه برنده میشدیم. دوست داشتیم بیشتر گل بزنیم و دیدید که 2 گل را روی ضد حمله دریافت کردیم. بعد از آن بازی احسان خواجه امیری و پوریا پورسرخ که از دوستان صمیمیام هستند، با من تماس گرفتند. خواجه امیری ساعت 10 شب با من تماس گرفت و گفت یک ساعت دیگر اجرا دارم اما هنوز باورم نمیشود چه اتفاقی افتاده است. به او گفتم واقعا نمیدانم چه اتفاقی در آن بازی افتاد. البته پوریا پورسرخ هم با پیامکهایی که تا دو سه روز بعد از بازی به من زد، کمک کرد تا به شرایط روحی عادی برگردیم. فارس: روی گل سوم مقصر بودی؟ من در آن صحنه در بازیخوانی اشتباه کردم. تصور میکردم زاید با پای چپ به همان زاویه بسته میزند و من ترسیده بودم جلوی دید رحمتی را گرفته باشم اما او چرخید و ضربه زد. فارس: یادت هست بعد از بازی چقدر برایتان پیامک درست کردند؟ ما 4 بار پیاپی بردیم، آنها یک بار بردند. چون 4 بازی پیاپی باخته بودند، خیلی برایشان سنگین بود و به همین خاطر بعد از بردشان خیلی خوشحالی کردند. خودشان هم باور نمیکردند در آستانه تحمل پنجمین شکست بازی 2 بر صفر باخته را 3 بر 2 ببرند. به خاطر همین بود که سیلاب پیامک میفرستادند. فارس: زاید چگونه بازیکنی است؟ او مهاجم خیلی خوبی است. شاید اگر بیشتر به او بازی بدهند خیلی به آن تیم کمک کند. فارس: اگر زاید در دربی 75 بازی میکرد، استرس پیدا نمیکردید؟ نه. چون او را کاملا میشناسم. در آن بازی اول ما اصلا از او شناخت نداشتیم. زاید فورواردی است که خیلی خوب میچرخد و یک بار هم در لیگ قهرمانان آسیا چرخش بسیار خوبی انجام داد و گلزنی کرد. یکی از بهترین ویژگیهای زاید چرخشهای او است. او مثل وحید شمسایی در فوتبال از این ویژگی سود میبرد. فارس: شیرینترین خاطرهات کدام است؟ دربی که 3 بر صفر بردیم واقعا خیلی به ما چسبید. چون بازی به وقت اضافه کشید و در دو وقت 15 دقیقهای 3 گل زدیم. پاس امیرآبادی به جباری روی گل اول فوقالعاده بود. فارس: خیلیها میگفتند اگر در همان بازی دقت میکردی، شاید میتوانستید گلهای بیشتری به پرسپولیس بزنید. بیشترین گلی که میتوانستیم بزنیم، در همین بازی بود که 3 بر 2 باختیم. اگر ضربه محسن یوسفی که از بالای تیر دروازه عبور کرد، گل میشد، شاید اتفاق دیگری میافتاد. فارس: یعنی میشد 6 گل به پرسپولیس بزنید؟ 6 گل که نه. خیلی خوشبینانه بود. پرسپولیس بزرگ است و برای خودش شخصیت دارد. بحث بازی استقلال و پرسپولیس کاملا فرق دارد. آنقدر استرس داریم که اگر کنترلش نکنیم، در زمین سکته میکنیم. کوچکترین اشتباه باعث میشود 120 هزار تماشاگر چه از این سو و چه از آن سو واکنش نشان دهند. فارس: جریان کاشته زدنت در تمرینات چیست؟ امیرخان از اردوی ترکیه در اواخر تمرین به من گفت چند تا کاشته بزن ببینم چه طور می زنی. وقتی به تهران آمدیم در کنار چند بازیکن دیگر ضربه کاشته کار کردیم و خدا را شکر شوتهای خوبی زدم. فارس: به تو فرصت کاشته زدن میرسد؟ بستگی به فاصله ضربه دارد. اگر از نزدیک باشد جان واریو و نکونام ضربه میزنند. فارس: ابرویت که در بازی با شاهین شکافته شده، خوب نشد؟ نه، 12-13 بخیه یادگاری روی صورتم از آن بازی باقی مانده است. فارس: هیکلت خیلی درشت است، چیزی در این باره به تو نمیگویند؟ بله. اتفاقا روزنامه استقلال جوان به من لقب بچه غول داد که جا دارد از آنها تشکر کنم. آنها حتی به من زنگ زدند و گفتند اشکالی ندارد که من هم گفتم نه ناراحت نمیشوم. یک خاطره جالب هم دارم. به رستورانی در مشهد رفته بودیم که یکی از کارمندان آنجا تلفن را به من داد و گفت پشت خط برادرم است و میخواهد با تو صحبت کند. ما هم در حال غذا خوردن بودیم که کارمند درخواست کرد پس از قطع تلفن با او عکس بگیرم. از من خواست از جایم بلند شوم. به یک باره ترسید و گفت خدا وکیلی خیلی هیکلت گنده است! فارس: ورزش دیگری انجام نمیدادی؟ قبلا کشتی گیر بودم اما اگر فوتبالم تمام شود، میخواهم کیکبوکسینگ کار کنم. یکی از دوستان صمیمیام به نام امیر مصدق کمربند طلایی مسابقات جهانی را پس از شکست حریف آمریکاییاش به دست آورد. دوست دارم بعد از فوتبالم به این رشته روی بیاورم و اگر آنجا بروم «نور علی نور» میشود. میخواهم بروسلی آن رشته هم بشوم!م را دوست دارد و حالا از این طریق با او همکار شدم. فارس: به استقلال این فصل برسیم. تیمتان چقدر امید قهرمانی دارد؟ تیم ما آماده قهرمانی است و فقط تنها چیزی که برای قهرمانی نداریم پول است. در این 4 سال سابقه نداشته تا این روز یک ریال از استقلال پول نگرفته باشم. سال گذشته در همین روزها 200 میلیون هم گرفته بودم و نزدیک به 3 میلیون هم پاداش دریافت کرده بودم. شاید باور نکنید در اتوبوس بودیم و میخواستیم با ابومسلم بازی کنیم که طلبکار زنگ زد و از او خواهش کردم یک هفته به عقب بیندازد. حالا ما هیچ. بازیکنان جوان و مسئول تدارکاتمان چه کار کند. مدد جباری و حسین امانتی از کجا درآمد دارند. آنها روی پولها حساب کرده بودند. فارس: این روزها از بیکزاده و نکونام انتقادهای زیادی میشود. در این باره چه نظری داری؟ فرض کنیم قلعهنویی اشتباه میکند، کیروش چه طور؟ سرمربی تیم ملی سه دوره بیکزاده را دعوت کرده در همه موارد به خاطر مصدومیت در اردوها حاضر نشده است، او باید کنار شما باشد و بازی کند تا متوجه شوید چقدر زحمت میکشد. بیکزاده مثل کیانوش رحمتی است که بازیاش به چشم نمیآید. او مدام در حال رفت و آمد و یک جمع کننده است. بیکزاده دو سال پیاپی با سپاهان قهرمان شد چه طور عملکرد او را زیر سؤال میبرند؟ فیزیک بدنی خوبی دارد و هیچ مربی او را بیرون نمیگذارد. برای او هم جو درست کردهاند و آنالیز قوی که کادر فنی ما در نظر گرفته، همه چیز را به همه ثابت میکند. نکونام هم کاپیتان تیم ملی است و اسم و رسم دارد. در مورد او بیانصافی میکنند. او 5 ماه پیش مقابل بارسلونا و رئال بازی میکرد. تا با شرایط فوتبال ما کنار بیاید، کلی زمان میبرد. او در هر بازی بیش از 9 کیلومتر میدود. میخواهید نکونام شق القمر کند؟ وظایف او تدافعی است. مگر نکونام سوپرمن است که از او توقع دارند در هر بازی از وسط زمین شوت بزند و توپ به داخل دروازه برود. فارس: با همه این مشکلات استقلال قهرمان میشود؟ همان حرف قلعهنویی را میزنم. مشکلات مالی حل شود، شک نکنید قهرمانیم. در هر پست چند مهره خوب داریم و فرق بازیکنان ذخیره و اصلی خیلی کم است. تیم ما یکدست است و فقط مشکلات مالی ما را آزار میدهد. فارس: خودت چه لقبی به حنیف عمرانزاده میدهی؟ در دلم هیچ چیز نیست و هر چه هست زبانم کار دستم میدهد. فارس: طرفدار کدام تیم در دنیا هستی؟ رئالی چند آتشه هستم. فارس: در زمان گواردیولا تیمت خیلی مقابل بارسا خوب نتیجه نگرفت. رفته رفته بهتر شد. درست است که آنها می بردند ولی در بعضی مواقع خیلی بهتر بودیم. در همین بازی گذشته در نیمه اول باید 4 گل میخوردیم که شانس آوردیم. اگر هیگواین دقت میکرد میتوانستیم در نیمه اول برنده باشیم با وجود اینکه آنها گل نزدند. فارس: صحبت پایانی؟ از تمام مربیانم تشکر میکنم که شاید در این مصاحبه فرصت نشد اسم آنها را بیاورم. دلتنگ تر از آنیم که تصور کنی ، برگرد... |